قمارباز

اما تو مات گشتی، در این قماربازی...

قمارباز

اما تو مات گشتی، در این قماربازی...

وقت سحر رسیده و مردی قمار باز-
از «برد و باختگاه» سوی خانه می‌رود
این بی ستاره مرد-
وین پاکباخته-
اندوهگین و مست به کاشانه می‌رود
دل‌مرده می‌خزد
دیوانه می‌رود

«مهدی سهیلی»

۴ مطلب با موضوع «سفرنامه» ثبت شده است

در فصل گذشته به روز‌های ابتدایی حضورم در دانشگاه پرداختم. در این فصل بیشتر به دانشگاه و سیستم آموزشی آن می‌پردازم.

  • محمدجواد امیری

اگر به یاد داشته باشید در فصل قبل سفرنامه به آمریکا رسیدم و دو روز اول زندگی در آمریکا را توضیح دادم. در این فصل بیش‌تر به فضای دانشگاه، اولین جلسه با استاد و جلسات معارفه داخل دانشگاه پرداخته‌ام.

  • محمدجواد امیری

 در قسمت قبل سفرنامه ماجرای تصمیمم برای دکتری خواندن در آمریکا را بیان کردم و به روزهای قبل از سفر و لحظه خداحافظی با خانواده و دوستان پرداختم. این قسمت از سفرنامه به ساعت‌های پرواز از ایران به آمریکا و دو روز اول زندگی در آمریکا اختصاص دارد.

  • محمدجواد امیری

قمارباز نمی‌دانم چیست! شاید سفرنامه، شاید دست نوشته و شاید حتی یک درد دل! هرچه هست حکایت روزهای من است، روزهایی با محوریت سفر به آمریکا!
 قمارباز دور از تکلفات رسمی نوشته شده؛ چرا که نویسنده‌اش، نویسندگی بلد نیست و چیزی از تکلفات و آداب نوشتن سر در نمی‌آورد!
 فصل صفرم سفرنامه به بیان فضای قبل از سفر اختصاص دارد.

  • محمدجواد امیری