از وقتی که به سانتا باربارا آمدم، همه از فروشگاه Costco و قیمتهای مناسبش میگفتند. بالاخره با حامد همت کردیم و عصر با دوچرخه راهی کاسکو شدیم. هرچه گفته بودند درست بود، قیمتها مناسب و تنوع اجناس هم زیاد بود. تمام مدتی که در کاسکو بودیم فکر میکردیم که چه چیزهایی برداریم که بتوانیم با دوچرخه به سلامت تا خانه برویم. بیشتر خوردنی بودند، از نان و سس و خیارشور گرفته تا پنیر و چیپس و البته یک کیک شکلاتی بزرگ که آن میان عجیب دلبری میکرد. آنقدر که مصمم شدیم از کاسکو که خارج شدیم بنشینیم و کیک را بخوریم.
خلاصه با خریدهایمان یک سبد را پر کردیم و حالا همه فکر و ذکرمان این بود که چگونه اینها را با دوچرخه تا خانه ببریم.
توی صف ایستادیم و منتظر نوبتمان شدیم که حساب کنیم.
- کارت عضویت دارید؟
- نه، ممنون
- عضو نیستید؟
- نه
- خب برید اون طرف توی اون باجه عضو بشید
- نه ممنون، یه بار دیگه که اومدیم عضو میشیم
- خب باید عضو باشید!
حامد این چی میگه؟ باید عضو باشیم؟! بله! تازه فهمیدیم برای خرید از کاسکو باید عضو میبودیم و حق عضویت هم سالی ۵۵ دلار است. ما هم که بی خبر از همهجا آمده بودیم و برخلاف روال معمول کاسکو جلوی در هم کسی کارتمان را چک نکرده بود دست از پا درازتر به خانه برگشتیم و کیک شکلاتی بزرگ دلبر و سایر خریدها را هم یکی از کارکنان کاسکو غرغرزنان برداشت تا به قفسههای اصلیشان برگرداند.